یه چیزی که می دونم از کجاست یهو چنان روو دلم سنگینی کرد که دارم می ترکم
درست زمانی که فکر می کنه همه چیز تموم شده و تو به آسایش رسیدی
..یه چیزیٰ یه اتفاقی همه چیزو میریزونه به هم و تو می مانی و بهت و ....باز هم ...!!!درست زمانی که چشم بسته می خوای تصمیم بگیری و همه چیزو تموم کنی یه چیز ٰ فقط یه چیز برخلاف جریان پیش می یاد و واسه یه بارم که تو خواستی بی تردید تصمیم بگیری اون یه چیزه نمی زاره و تو می ریزی به هم
بیشتر از پیش
..بدتر از قبل ...به سیم آخر که زده بودی ..حالا دیگه بدتر از اون چی می تونه باشه نمی دونم !!!هرشب می خوام زودتر از شب قبل بخوابم و این کمبود خوابمو جبران کنم اما نمی شه
نمی خوام این افکار مغشوش رو با خودم به خوابم ببرم
می خوام همینجا بریزم و به خیال خویش با خیال آسوده به خواب برم
شده طاقتت طاق بشه ؟؟؟ از زمین و زمون گریزون باشی ؟ به هر دری بزنی بسته باشه؟ همه یه جورایی بت نارو بزنن؟به ظاهر باشن اما نباشن ؟
!! بفهمی همه دارن بت دروغ می گن ؟اما تو همیشه لبخند بزنی و هیچ کدوم اینارو به حساب نیاری و خودتو به ظاهر ٰ شایدم یه ذره باطناً محکم نشون بدی و بگی چیزی نشده
..خدا هست ٰ امید هستحالا می خوام بگم خسته شدم خدا
شاید اونقدی هم که این نوشته ها می گه خسته نباشم شایدم باشم
همیشه سعی کردم هرکاری از دستم بر می یاد برای کمک به دیگری انجام بدم
نه به این خاطر که یه روزی پس بگیرم
شاید بیشتر به خودم کمک کردم
همیشه نقش حامی داشتمٰ سنگ صبوووور
..گوش شنواحالا دیگه مدتهاست کم اوردم و خسته ام
می خوام نقشا عوض شه
می خوام خودمو بسپرم به دست باد
چندین ساله می خوام رها شم
نتیجه ی خوبی نداشت
ز رحمت زند قفل محکمتری
از این چیزا
هــــــيــــــــچ چــــيــــز با گذشت زمان ساده تر نميشود ... فقط ما خسته تر ميشويم و پذيرش چيزها برايمان آسانتر ميشود .....!
چقد دلمممممم می خواست واقعا اینجا بودم پوریا
مرسی
واقعا ممنون
کلی رفتم توو این حس و فضا
محوش شدم
دستم از کتف داره می شکنه انگااااااااااااااااااارر
ماماااااااااااان :((
82776 بازدید
34 بازدید امروز
205 بازدید دیروز
286 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian